بعضی نویسنده ها مدت ها با یه هویتی فعالیت کردن و با اون شناخته شدن، اما تو چاپ کتاب یهو از هویت یکی دیگه استفاده می کنن و انتظار دارن خود مخاطب هویت دیگه ی اونارو بشناسه.
مثلاً خانم جرفراست با برنامه ویدئویی که ساخته. برای گروهی از مادران چهره ی شناخته شده ای هستش و تصویرش روی کتاب میتونه به مخاطب تو یادآوریش کمک کنه و باعث فروش کتاب بشه. اما ناشرش که تو ایران این کتابو چاپ کرده روی جلد کتاب تصویری از دوران جوانی جرفراست چاپ کرده که احتمال اینکه مخاطب تشخیص بده این کتاب نوشته همون شخصیت تلویزیونیه رو خیلی کم می کنه.
مثال دیگه حامد همایون قبل از اینکه به صورت رسمی آلبوم منتشر کنه چند تراک از موسیقی های خودشو تو جامعه انتشار داده بود. معروف ترین تراکش قطعه ای بود که تو اون عبارت های ( چتر خیس ) و ( به به) تکرار می شد اما بعد انتشار رسمی آلبوم نام آلبوم ( دوباره عشق ) انتخاب شد که باعث شد مخاطب که هنوز اسم خواننده رو هم نمیشناخت، متوجه نشه این آلبوم متعلق به همون شخصیه که قبلاً ازش شنیده و اونو دوست داشته.
برای همین خیلی از فروشگاه های صوتی تو عرضه اول این آلبوم کنار اسم اصلی اون که دوباره عشق ) بود نوشتن آلبوم ( به به ) رسیده یا آلبوم ( چتر خیس ) رسید.
