ممکنه دوستی کتابی خونده و اونو خیلی دوست داشته و به شما معرفی کرده و شما هم اون کتابو تهیه کردین ولی از اون خوشتون نیومده باشه.
اصلاً ناراحت نباشین، سلیقهی افراد تو کتابخوانی خیلی متفاوته؛ کتابِ مورد علاقهی خودتونو پیدا کنین.
ممکنه قبلاً کتابی خریده باشین و قسمتی از اونو با علاقه خونده باشین ولی به دلیلی ادامه نداده باشین و حالا میبینین هیچ میلی به خواندن اون کتاب ندارین؛ جای نگرانی نیست چون سلیقهی افراد بهمرور زمان عوض میشه. کتابی که مناسب روحیات امروز شماست رو انتخاب کنین.
بعضی وقتا دربارهی کتابی مطالب زیادی میشنوین؛ کتابو تهیه میکنین و میخونین ولی اصلاً شما رو جذب نمیکنه و تعجب میکنین که چرا این کتابو به شما معرفی کردن، تو چنین حالتی احتمالاً ترجمهی نامناسبی رو انتخاب کردین.
دربارهی ترجمهی خوبِ هر کتابی تحقیق کنین و ترجمهی خوب و روانی رو انتخاب کنین.
خیلی شنیدیم که برای اینکه بهتر بنویسیم باید بیشتر بخونیم. بعضی مواقع کتابی رو دست میگیریم و چند صفحه از اونو میخونیم اما احساس میکنیم با اون کتاب ارتباط برقرار نمیکنیم.
به نظر من اگه با کتابی ارتباط برقرار نمیکنیم لازم نیست حتماً اون کتابو ادامه بدیم و به هر زحمتی شده اونو به آخر برسونیم، هر چند اون کتاب معروف باشه یا حتی جوایز زیادی برده باشه.
ممکنه سبک اون کتاب با روحیهی ما سازگار نباشه یا امکان داره اگه کتاب، ترجمه است همونطور که قبلاً اشاره کردم، ترجمهی نامناسبی انتخاب کرده باشیم.
گاهی ممکنه تو یه زمان از خوندن یه کتاب لذت نبریم ولی تو یه زمان دیگه با علاقه همون کتابو بخونیم.
گاهی هم تا جایی از کتاب را خوندین، خسته شدین و به خودتون فشار آوردین که حتماً باید فلان تعداد صفحهی دیگه ب کتابو بخونم و با سختی اونو ادامه دادین و در نتیجه از کتاب دلزده شدین.
شاید این عادتِ اجبار به تمام کردن کتابی که با آن ارتباط برقرار نمیکنیم از دوران مدرسه تو ما به وجود اومده و شاید یکی از علتهای کم کتاب خوندن مردم ما همین اشتباه باشه.
کتاب خوندن، زجر کشیدن نیست. اگه از خوندن کتابی لذت نمیبرین، کتاب دیگه ای بخونین.