تقریباً همه ی نویسنده ها در جریان نگارش کتاب با مشکل وقفه تو نوشتن روبرو میشن. خیلی وقتها شما شروع به
نوشتن کتابی میکنین و تا جایی خوب پیش میرین ولی بعد از اون احساس میکنین که سیر مطلب متوقف شده یا احساس
میکنین که جریان نگارش خوب پیش نمیره؛ معمولاً نویسنده ها تو همچنین مواقعی خیلی نگران و ناراحت میشن و فکر
میکنن که قریحهی نویسندگی اونا خشک شده ولی همونطور که در ابتدا اشاره کردم این پدیده منحصر به شما
نیست و اگه مصاحبهها یا خاطرات نویسنده های بزرگ جهان رو بخونین؛ متوجه میشین که خیلی از نویسنده های بزرگ
دنیا هم اعتراف کردن که با همچین وقفههایی موقع نوشتن کتابشون مواجه شدن.
این پدیده به اندازه ای بین نویسنده ها شایعه که حتی اسمی خاص و متداول هم روی اون گذاشتن که تو زبان
فارسی از اون با عناوینی همچون «انسداد نوشتاری»، «سکتهی نویسندگان»، «خشک طبعی نویسندگان» یاد میشه. پس
وقوع این حالت به شما اختصاص نداره و برای همهی نویسنده ها پیش اومده و میاد.
روشهای مختلفی برای رد شدن از انسداد نوشتاری وجود داره. بعضی اوقات بهتره موقع بروز چنین حالتی یکی دو روز به
خودتون استراحت بدین به دامن طبیعت برین و مناظر جدید ببینین چون وقتی به محیطی جدید میرین و ذهن شما
تصویرهای جدیدی رو جذب میکنه، این دگرگونی، چشمهی خلاقیت شمارو دوباره به جریان میندازه و دوباره میتونین
نوشتن کتاب خودتونو ادامه بدین.
راه دیگه ی غلبه بر خشک طبعی نویسنده ها اینه که مطلبتون رو بخونین و ببینین تا کجای مطلب خوب پیش رفتین و
از کجای مطلب احساس میکنین که لحن نوشتار، سنگین و ثقیل شده تا به عقب برگردین و از اونجایی که مطلب تا اونجا
رَوونه دوباره ادامه بدین و قسمتی رو که ثقیله حذف کنین ولی تأکید میکنم که قسمتی رو که حذف میکنین کلاً
از بین نبرین چون این قسمت از مطلب هم ممکنه جای دیگه ای از متنتون قابلاستفاده باشه و اگه اونو از بین ببرین؛
بعداً خیلی افسوس میخورین که چرا اون مطلبتون که تو بخش دیگه ای از کتابتون میتونست کارساز باشد رو از بین
بردین.