تو چند مطلب قبل تاکید روی این بود که که مخاطب کتاب باید از اسم کتاب دقیقا متوجه بشه که موضوع کتاب درباره چیه و از خوندن این کتاب چه نتایجی براش حاصل میشه
اما بعضی از کتابهای پرفروش هستن که این روش رو رعایت نکردن و خیلی پرفروش هم هستن علت چیه؟
مثال جالبش کتاب “قورباغه را قورت بده “اثر برایان تریسیه. باید گفت چیزی که این کتاب رو پرفروش کرده اسم نویسندشه نه اسم کتاب.
نویسنده های با سابقه به مرور گروهی مشتری ثابت وفادار برای خودشون ایجاد کردن که هر محصول اونا سریعا توسط این مشتری ها خریداری میشه و برای فروش نیازی به رعایت اصول بازاریابی ندارن.
اگه هنوز شبکه مشتری های وفادار خودتونو ندارین کارها رو با روش های صحیح علمی باید انجام بدین و خودتونو با نویسنده های با سابقه مقایسه نکنین.