یکی از مواردی که به شخصیتپردازی خوب تو یه داستان کمک میکنه؛ بحث استفاده از نثر درسته.
منظورم از نثر درست چیه؟
منظورم اینه که هر شخصیتی که تو داستان خودتون خلق میکنین باید گویش و نثری
متناسب با شخصیت داستانی خودش داشته باشه. بهعنوانمثال، اگه تو داستان شما یه راننده
وجود داره باید با ادبیات یه راننده در موردش بنویسین.
وقتی تو داستانتون یه معلم حرف میزنه باید از زبان و با ادبیات یه معلم بنویسین، اگه استاد دانشگاهه
خواننده باید از طرز کلام و جملهبندیهای اون متوجه بشه که این شخص یه استاد دانشگاهه.
نباید همهی شخصیتهای شما طیِ متن های یکسان و یکنواخت حرف بزنن .چون این افرادِ مختلف
در واقعیت، طرز بیانهای مختلفی دارن و خوانندهی کتاب نباید احساس کنه که اونا فقط با یه گویش
یکسان صحبت میکنن چون این امر تأثیری منفی روی جذابیت داستان شما میزاره.
برای افزایش تأثیر موفقیت داستان، باید گویشهای افراد، گویشهای مختلفی باشن. کتابهای پرفروش
همچین حالتی دارن و شما موقع خوندن کتاب، دقیقاً احساس میکنین که لحن گفتار شخصیتهای
مختلفی که تو داستان صحبت میکنن، باهم متفاوتن.
این مطلب (شخصیتپردازی تو داستان)فقط مختص نوشتن داستان یا ادبیات داستانی نیست
و حتی اگه شما یه کتاب غیرداستانی هم بنویسین؛ باید این شیوهی نگارش و تفاوت لحن و طرز
حرف زدن افراد مختلف رو تو کتابتون رعایت کنین.
اگه دانشآموزان، مخاطب کتابتون هستن یه جور باید بنویسین و اگه مخاطب کتابتون افراد
دانشگاهی، نظیر استادان دانشگاه هستن جور دیگه. نباید لحنتون خیلی خشک و یکنواخت باشه.
شاید تو قسمتی از یه نوع کتاب، زدن یه مثال در مورد یه مخاطب کفایت کنه اما برای یه نوع
مخاطب دیگه، چندین مثال نیاز باشه. به این موضوع از زاویههای مختلف نگاه کنین تا متن برای
خواننده جذاب باشه چون عموماً کتابهای پرفروش از این تکنیک استفاده میکنن؛ شما هم تو کتابتون
از این روش استفاده کنین.