از روش‌های دیگه ی نوشتن کتاب، مستندسازی اطلاعات موجوده. لازم نیست برای نوشتن کتاب
به فکرتون زیاد فشار وارد کنین و مثلاً بخواین چیزهای جدیدی رو ابداع و کشف کنین. اگه وقایع موجود
رو به‌صورت زیبا و خوب مستندسازی کنین، کتابتون مخاطب های قابل‌توجهی پیدا میکنه.
خیلی از توریست‌های خارجی که به ایران میان، اطلاعات مربوط به مردم ایران و سبک زندگی اونا
رو مستندسازی میکنن و بعد اونارو با یه تدوین زیبا به‌عنوان یه محصول عرضه میکنن و خیلی‌ها هم
علاقه‌مند به دیدن حاصل کار اونا میشن.
شما هم اگه تو محلی فعالیت یا کسب‌وکاری دارید اطلاعاتتون رو مستندسازی کنین و مخاطب های ویژه‌ی
اونو پیدا کنین؛ به‌عنوان‌مثال، اگه مدیریت شرکتی رو به عهده دارین و همه از مدیریت شما اظهار
رضایت و ستایش میکنن؛ اطلاعات مدیریتی خودتونو دسته‌بندی کنین. ازجمله این‌که چه روش‌هایی
برای مدیریت به کار میبرین که باعث میشه کسب‌وکار پررونقی داشته باشین و… همین اطلاعات در
صورت مستندسازی میتونه تبدیل به اطلاعات ارزشمندی بشه و مخاطب های خوبی پیدا کنه.
«این تنها کتابی نیست که قرار است شما بنویسید»
بعضی مواقع بعضیا تو شروع کار و وقتی که میخوان کتابی بنویسن؛ با حجم زیادی از اطلاعات
مواجه میشن و شاید اولش اینطوری فکر کنن که بهتره همه‌ی این اطلاعاتی که طی سال‌ها
جمع‌آوری کردن رو تو کتاب اولشون بیارن.
ایرادِ همچین کاری اینه که سرعت نگارش کتاب شما خیلی کم میشه. از یه طرف دیگه، لازمه
این نکته رو در نظر داشته باشین که قرار نیست همین یه کتاب رو تو طول زندگی خودتون بنویسین.
شما انشاا… کتاب‌های دیگه ای هم مینویسین و اگه همه‌ی اطلاعاتی رو که دارین به‌صورت خلاصه
و پرداخت‌نشده تو کتاب اول خودتون بیارین؛ برای نوشتن کتاب‌های بعدیتون با کمبود اطلاعات
یا کمبود سوژه مواجه میشین.
برای استفاده‌ی بهینه از مجموعه‌ی اطلاعات خود تو زمینه‌ی نویسندگی، موقع بازنویسی هر کدوم
از کتاب‌های خود، مطالب و نکته‌هایی رو که احساس میکنین به‌خوبی پرداخت نشدن حذف کنین
و برای کتاب‌های بعدیتون نگه دارین و تو کتاب بعدی خودتون، اونارو بیش‌تر پردازش کنین، رنگ و لعاب
بیش‌تری به اونا بدین، مثال‌های بیش‌تری در موردشون بیارین تا درنهایت، این شیوه باعث شه که
شما چند کتاب خوب داشته باشین.
