موقع گردش تو طبیعت و ساحل، حفرههایی تو سنگها میبینیم که براثر برخورد
مداوم موجهای دریا ایجاد شدن. با وجود اینکه این سنگها سفتوسخت هستن ولی امواج
دریا که روزانه بهطور مرتب به این سنگها خوردن؛ تونستن اثر خودشونو تو دل اونا
ثبت کنن و برای همیشه اثرشونو به یادگار بزارن.جریان فروش کتاب هم همینطوره.
شاید اوایل، بازار خیلی از کتابتون استقبال نکنه؛ شما باید با فعالیتهای مارکتینگ مداوم
بتونین جای خودتونو تو بازار باز کنین و خودتون اثربخشی کتابتونو تو بازار ایجاد کنین.
انتظار نداشته باشین که مراکز پخش برای شما فعالیت مارکتینگ انجام بدن و کتاب شما رو پخش کنن.
مطمئن باشین اگه شما فعالیت مداوم بازاریابی انجام بدین جای کتاب شما تو بازار باز میشه.
بد نیست راجع به این مورد یکی از تجربههای خودمو نقل کنم.
من تو شروع فعالیتم تو بازار کتاب، کتابهای زبان رو تولید و توزیع میکردم. وقتی اولین کتابمون
رو برای ویزیت به یکی از کتابفروشیهای معروف «انقلاب» بردم؛ مسئول خرید، کتابو از من گرفت
و به سمت در مغازه پرت کرد و گفت: «ما خرید شخصی از افراد نداریم»؛ اما امروز و پس از گذشت
چند سال از فعالیتهای مداوم ما تو زمینه ی مارکتینگ کتاب، همون فروشگاه و فروشگاههای دیگه، بازارِ
خیلی خوبی برای ما هستن و همین فروشگاهها تبدیل به مشتری های وفادار ما شدن و همون
افرادی که منو از مغازشون بیرون کرده بودن الآن از دوستای صمیمی ما به شمار میان؛
پس برای فروش کتابتون مدام فعالیت کنین و تصور نکنین که با یه بار نوشتن و چاپ کتاب؛ فعالیت
شما برای اون کتاب به پایان رسیده؛ شما باید بهطور مداوم برای کتابتون تبلیغ کنین.