نوشتن، شاید بزرگترین اختراع بشر باشه. اختراعی که تونسته کسایی که همدیگرو نمیشناسن به هم متصل
کنه؛ حتی اگه تو دورههای متفاوتی زندگی کرده باشن.
از گذشتههای دور انسانها آرزو داشتن بتونن تو زمانهای مختلف حضور داشته باشن. دوست داشتن تو
سال های آینده باشن و با چندین نسل خودشون، مثلاً با نوهی خودشون صحبت کنن. اونا دوست داشتن تجربهی زندگی تو
چندین نسل قبل رو داشتن تا مثلاً میتونستن با «حافظ» همکلام بشن. تلاشهای ناموفق زیادی برای ساختن ماشین
زمان انجام شده؛ غافل از اینکه ماشین زمان خیلی وقته که اختراع شده! زمانی که شما کتابی مینویسین و
منتشر میکنین، میتونین حرف و پیام خودتونو امروز، فردا و هر روز به بقیه منتقل کنین. میتونین
حرفهاتونو تو کتابتون برای نوهی خودتون بگین و اون، تو زمان مناسب با پدربزرگش تو کتاب، همکلام بشه. شما
میتونین با مطالعهی دیوان حافظ باهاش همکلام بشین و افکار اونو بعد از گذشت ۷۰۰ سال از زبون خودش بشنوین.
کتاب نوشتن به شما عمر دراز میده و تو همهی زمانها حضور خواهید داشت.